بلاتکلیفی
سلام عزیز خاله مامانی با امشب سه شبه که تو زایشگاهه.یه جای بدی که صبر و حوصله ی ادم رو بسر میاره.ناله های زائوهای دیگه دیدن زایمان طبیعی وضعیت خیییییییییلیییییییییی بدیه که مامانی توش گیر افتاده.نه کسی میتونه بره پیش مامانی نه مامانی میتونه بیاد بیرون.هیچ وسیله ای هم همراش نیست حتی گوشی که حداقل ما از حالش باخبر بشیم.چی بشه که روزی یکبار بزارن چند دقیقه بریم ببینیمش.مثل یه زندونی.حتی با زندونی بهتر از اینا برخورد میکنن.مامانی که واقعا کم اورده بدتر از اون ماهاییم که اعصابمون بهم ریخته.مادرجون پدرجون بابایی دلشون برای مامانی تنگ شده و حال روز خوبی ندارن.میخوان زودتر از این بلاتکلیفی دربیان.اگه تو بخش بود یه چیز حداقل کسی پیشش بود حرف میزد ب...